داستان زندگی
سلام
فروردین یک
قسمتی از سریال هانیکو رو یادمه. گویا پدر و مادر گِنزو برای اولین بار، اومده بودند پیش پسرشون. نمیدونم چه وعده غذایی بود. صبحانه؟ ناهار؟ هر چه بود یک قسمت آشپزخانه هانیکو و خانواده اش نشسته بودند و جایی دیگر خانواده گنزو. مثل همیشه کاسه بدست! مشغول خوردن
که پدربزرگ هانیکو پس از چشیدن رشته یا هرچی! گفت: این که اصلا نمک نداره، بی مزه است. چند دقیقه بعد، مادرِ گنزو با ظرف غذایش پیدایش شد و رفت سراغ کتری و شروع کرد به ریختن آب! داخل کاسهاش با این توضیح که: این غذا شور شده!
آنجا متوجه شدم جدا از روابط حسنه عروس و مادرشوهری، اقلیمهای مختلف در یک سرزمین، عاداتِ غذاییِ مختلفی به وجود می آورد. مثلا یک نوع غذا را در شمال و جنوب ژاپن با میزان نمک متفاوت میپسندند.
همین!
جمله معروف سریال:
زندگی منشوری است در حرکت دوّار-منشوری که در پرتو پرشکوه خلقت، با رنگهای بدیع و دلفریبش، آن را دوست داشتنی، خیالانگیز و پرشور ساخته است. این مجموعه، دریچهای است به سوی داستان زندگی