از دیگران
سلام
رمضان شش
"... یک بار شنیدم آدمها میانگین ده داستان از کودکیشان به یاد میآورند و بیشتر آنها هم براساس عکسها یا تعریف چند باره داستانها هستند تا خاطره خود فرد." کلی کوریگان، نویسنده آمریکایی
آخیش! پس همطاف هم مثل بقیه است. خوو وقتی روایتهای بعضی درباره کودکیشان را میخواندم متعجب میشدم چقـــــدر خاطره یادشان هست! بازیها، همبازیها، مراسم و سنتها، سفــرها و سُفرهها... و افسوس که چرا من یادم نیست!؟
خداروشکر مشکلی نیست
...
1
از فیزیوتراپی اومدم بیرون، رفتم آبمیوه بخرم که یه کم جون بگیرم. سان استار آبمیوه های ترکیبی زده و برای هر کدومش یه شعار نوشته روی پاکت.
آبمیوه ترکیب هندونه و طالبی و گرمک رو خریدم. نمی دونم چرا؟! روش نوشته بود «برای وقتی که خیلی خوبی» ... درست نوشته بود! چون جوری میرینه به حالت که باید خیلی خوب باشی تا ازشون بگذری و بری... و باز هم نسبتاً خوب باشی
دکتر میم (روزنوشت های دکتر)
2
فقط سه سال تا 1400 مونده
اما هنوزم وقتی میری دکتر، به جای اینکه بپرسه رابطه جنسی داشتی یا نه می پرسه :"ازدواج کردی؟"
آیبک (کوچ)
توضیح نوشت: بلاگفا اجازه لینک وبلاگهای بیان را نمیدهد. همانهایی که بلاگ دات آی آر هستند.
1 و 2 هردو در بلاگ مینویسند.
برای لینک کوتاه شده نشانیشان هم همین پیغام را داد!