نامه های شنبه
سلام
بهار سیزده
خستهام. بهتر بگویم احساس خستگی و کسالت توامان دارم. پوست کنار ناخن وسط پای راستم! کنده شده وقت جوراب پوشیدن متوجهاش شدم بس دردناک بید... (یه جا خونده بودم میتونه علامت یک بیماری باشه)
فعلا، تنها بیماری مشهود! سرماخوردگی است
من زنی هستم که از حمام بدم میآید. به احتمال رو به یقین سرماخوردگی اخیر هم بابت دو بار حمام رفتن هفته قبل میباشد. والا
البته بهتر بود شب کلاه سر میکردم خوو ما زنها اغلب از سر سرما میخوریم
نزدیک ماه رمضان است و من همچنان درگیر خستگیام. به نظرم روزهای قبل نباید مسیر اینجا تا خانه گرامی والدین را پیاده میرفتم. خسته شدم تقریبا از نیمه مسیر خودم را میکشاندم.
تن آدمی شریف است و چندان شکایت نمیکند منتهی خود آدمی هم باید شعور داشته باشد زیاد کار نکشد از این تن رنجور.
این گرم و سرد شدن هوا هم بی تاثیر نیست هرساله بهار همین رفتار را دارد منتهی بوالهوسی امسالش نوبر است. صبح خنک ظهر داغ عصر بهاری! شب سرد
بخاری هنوز روشن است! هم داخل آپارتمان نسبت به بیرون سردتر است هم تکلیف آسمان معلوم نیست. ابر می شود می بارد باد می وزد تگرگ هم داشتیم و آفتاب هم هست.
شاید هم دچار "تنبلی خواب" شدم. خب چرت روزانهام زیاد شده. فروردین اینطور نبودم نمی دانم اردیبهشت چه با خود داشت که اینقدر بیحال و خسته طورم
وی آنقدر خسته بود که مُرد
امروز بین مکمل ها گشتم خداروشکر یک قرص از ویتامین D3 باقی مانده بود فعلا همین آخرین بازمانده را خوردم تا سرفرصت بروم برای تهیه هم این ویتامین هم خانواده B
یادم باشد لیست خریدم را بروز کنم
فقط یک تخم مرغ در یخچال دارم
هنوز بوگیر توالت نخریدم
میوه هم لازم دارم پرتقال برای ویتامین ث و کی وی. موز هم لازم دارم برای منیزیوم
کره هم رو به اتمام است
گرامیمادر خبر داده ماکارانی گران میشود! بخرم. پریروز که میوه فروشی بودم فروشنده گفت پیاز ارزان شد سیب زمینی کشید بالا! برای من فرقی ندارد هر بار 6-7 دانه جدا میکنم تا سری بعد.
البته برای سیب ارزانترها را خریدم با چند تا هویج آبش را گرفته و سه نفری خوردیم.
مثلا برنامه گذاشتم دوبار در هفته آبمیوه! بخوریم اغلب آب هویج است با سیب.
...
باز پسرکِ نوجوان میر، با سروصدا از پلهها بالا رفت. شنیدم قصد برگشت به شهرشان را دارند البته آپارتمان را نمی فروشند نگه میدارند برای گذران تابستانی
گویا همسایه واحد روبرو هم، پس از چندین سال قصد جابجایی دارند. شنیدم جایی حوالی مجتمع های مسکن مهر یک دوخواب تمیز دیدهاند. با اجاره مناسب. احتمالا ماه بعد اثاث کشی دارند
خودم هنوز نمیدانم چه کنم. تیرماه موعد یک سالهام تمام میشود. طبق توافق، یک ماه قبل باید خبر بدهم می مانم یا میروم. این ماه رمضان هم عجیب بیوقت رسید وسط اردیبهشت!
ی ن : به نظرم دمنوش بابونه افاقه کرد. امروز حس بهتری دارم کمتر کسل هستم
(برای تسکین دردهای عضلانی دمنوش بابونه بنوشید)