روده درازی
سالها قبل دچار باسن درد! بوده بودم
وقتِ نشستن، راحت نبودم و چرایی اش را متوجه نمی شدم!؟
شده بود مثل مو دردم که وقتی به پزشک می گفتم فقط یک لبخند ملیح تحویلم می داد
این بود و بود تا نمی دانم چطور! متوجه شدم علت، جای دیگری ست! این درد از کمر و فشار ستون فقراتم ناشی میشود!
اعصابی از ستون فقرات در گرامی باسن پخش هستند و هنگام فشار بر کمر، درد را انتقال می دهند به اینجای نامربوط.
حالا شده مثل سردردهای گوارشی ام
دیروز گرفتارم کرد خوووب
بار ضعف چشم را بینی می کشد درست، ولی بینی و چشم همسایه اند و همسایگی به درد همین روزها می خورد خوو ... ولی این یکی درد چی!؟
سه وجب پایینتر، خرابکاری می شود، دردش را بایدبالا، ناحیه پیشانی و چشمان بی گناهم! تحمل کنند؟ والاّ!
بماند که ماهها بود از شرِّ این مدل سردرد، راحت بوده بودم منتهی دیروز تلافی این چندماهه درآمد...
پریشب خواب ناخوبی داشتم، سحری هم با صدای دعای سحر بیدار شدم حدودا 10-15 دقیقه قبل از اذان...
سریع 2 عدد خیار و چند لقمه سالاد الویه و استکانی عرق کاسنی، پشت سرهم خوردم و کـلِّ روز، گرفتار شدم بد
کمی بعد از ظهر، دچار سردرد شدم و چشمانم هم قرمــز... و حالا گرامی مادر، تلفنی خبر دادند که شُله / شله، ها نه حلیم/ خریدند و سفارش که افطار بروم آنجا ...
حالمان خرابتر از آن بود که لذتِ شله خوری مرا بکشاند سرسفره افطاری. دعوت گرامی مادر را یجوری رفع و رجوع کردم ( البته بعد از افطار رفتم تا سهم شله ام را بگیرم . ان شاءالله برای افطاری امروز بَه بَه )
عجـیـب حالِ خراب، ضعیفم می کند. دیروز اشکم هم درآمد. سرو صداها با شدت بیشتری به گوشم می رسید و اذیتم می کرد. نمی توانستم مطالعه کنم یا تلویزیون تماشا کنم اوضاعی داشتیم ها
خدایا سلامتی سلامتی سلامتی
برقرار بمانید و سلامت و راضی
حال نوشت
اولی : امسال روزه می گیری ؟
دومی : آره اگه خدا بخواد . . .
اولی : منم می گیرم ولی آخه کدوم پزشکی این همه سختی رو برای بدن تایید میکنه ؟
دومی : همونی که وقتی همه پزشکا جوابت کردن برات معجزه میکنه . . .