سردرد و دردسر
سلام
93.76
نخست:
مادرم می گفت: گول قشنگی کسی یا چیزی را نخورید. بعضی ها مثل گلخرزهره قشنگ هستند اما با ده من عسل هم نمی شود آنها را بخوری . ص 19
آن روزها در آبادان، مادران را ننه و پدران را آقا، صدا می کردند. البته ننه ی تنها نه. درواقع مادر به اسم پسربزرگ تر شناخته می شد. مثلا مادر من ننه کریم بود. آن روزگار روزگار ننه ها بود. ص 20
کم کم ترس وجودم را گرفت. آدم ها در لحظه ی ترس خیلی به خدا نزدیک تر می شوند. اصلا این ترس است که به یادآدم ها می آورد همه چیز دست خداست. ص 26
اگرچه همه ی همسایه ها خاله و عمو بودند اما بعضی ها رهگذر کوچه های ما بودند. یکی از رهگذرهای دائمی، ننه بندانداز بود. ننه بندانداز ماهی یک بار می آمد زن های همسایه را توی یک اتاق دور هم جمع می کرد و آنها را صفا می داد و خوشگل می کرد. حجب و حیا آنقدر بین زن ها زیاد بود که حتی نمی خواستند کسی بفهمد چه زمانی و چه کسی آها را اصلاح می کند. ص 31
جشن ختنه سوران هفت شبانه روز ادامه داشت و تا آن زمان، پسرها دامن های قرمزشان را به تن داشتند. بعد از آن من تا مدت ها فکر می کردم این دامن ها، دامن جشن و سرور است و به این خاطر هروقت جایی مراسمی بود، انتظار داشتم همه دامن قرمز بپوشند...ص39
این ها جملاتی از فصل اول کتاب "من زنده ام" خانم "معصومه آباد" بود ها.
امروز از حوالی ظهر، یخده سردرد دارم. تقریبا ماهی یه شبانه روز دچار این بدحالی می شوم. درمانش هم گذشت زمان و خواب شبانه است. ان شاءالله فردا حالم بهتر می شود.
وقتی این سردرد را دارم کمتر سراغ لپ تاپ یا تماشای تی وی می روم. کتاب تازه بدستم رسیده، را باز کردم شُکر این فصلِ کتاب، شیرین بید... خاطرات کودکی دخترک آبادانی
بعد:
برای دل خودتان گوشی بخرید، نه برای نظر دیگران.
و
اینم گوشی هوشمند! همطاف، به رنگ سرمه ای سیــر ^_^
آخـــر:
بارخدايا، تو را سپاس بر نعمت تندرستى بدن كه همواره و پيوسته از آن برخوردار بودم و سپاس تو را بر آن بيمارى كه در جسمم پديد آورده اى، اى خداى من نمى دانم كه كدام يك از اين دو حال براى شكر به درگاهت سزاوارتر است و كدام يك از اين دو وقت، حمد تو را شايسته تر؟ آيا زمان سلامت كه روزي هاى پاكيزه ات را بر من گوارا ساخته اى و به سبب آن براى به دست آوردن رضايت و نعمتهايت به من نشاط بخشيده اى و به سبب آن تندرستى به من نيرو داده تا به طاعتت توفيق يابم، يا به هنگام بيمارى كه مرا به آن پاك مى سازى...
بارخدايا بر محمد و آلش درود فرست و آنچه را برايم پسنديده اى درنظرم محبوب ساز و تحمل آنچه را بر من وارد نموده اى آسان ساز ... و گوارايى تندرستى را به من بچشان... كه همانا تو بى استحقاق ما، احسان روا مى دارى و نعمت بىدريغ نثار مى كنى الْوَهّابُ الْكَريمُ، ذُوالْجَلالِ وَالْاِكْرامِ.
آمین یا رب العالمین
دعای پانزدهم – صحیفه سجادیه
این هم لینک نمونه عکسهای این گوشی.